✅ استراتژی بازاریابی STP چیست؟ چرا مدل بازاریابی STP ضروری و مهم است؟
با پیادهسازی استراتژی STP (Segmentation Targeting, and Positioning) میتوانید نتیجه بازی را به نفع خود عوض کنید.
مدل بازاریابی STP بار سنگین فشار کسب و کار را تا حد بسیار زیادی از روی دوشتان برمیدارد. قطعاً ما نمیتوانیم روی تمام بخشهای بازار به اندازه کافی تمرکز کنیم. بهخصوص اگر پول، نیروی انسانی و زمان کافی هم در اختیار نداشته باشیم. در اینجا بازاریابی STP به کمکمان میآید.
در واقع تفکر STP فرشته نجات ما در تلاطم بازار امروزی است.
اهمیت استراتژی STP در بازاریابی:
استراتژی STP به شما میآموزد که بر بازار کوچکتر و محدودتر متمرکز شوید.
چرا که پیگیری پیوسته بازار انبوه تنها وقت و انرژی شما را هدر میدهد. شما نمیتوانید با ارائه محصولاتتان همه را راضی نگه دارید. اما میتوانید با کوچکترین بازار شروع کنید و کارآمدی و رضایت بیشتری رو جلب کنید.
اول این پرسش مهم را از خودتون بپرسید که:
حداقل تعداد افرادی که باید بر آنها تأثیر بگذارید تا ارزش تلاشتان را داشته باشد چند نفر است؟
افرادی را انتخاب کنید که خواهان چیزی باشند که ارائه میدهید. افرادی را انتخاب کنید که بیشتر پذیرای پیامتان هستند. این همان جادوی استراتژی STP است.
کوچکترین بازار کارآمد، تمرکزی است که با شگفتی و لذت، شما را به سمت رشد هدایت خواهد کرد.
مدل بازاریابی STP چیست؟
فرض کنید دارنده یک شرکت تولیدکننده محصولات غذایی هستید. قطعاً نمیتوانید طیف متنوعی از غذاهای جورواجور را به یکباره تهیه کنید. در اینجا باید بازار هدف خود را شناسایی کنید.
و علاوه بر آن استراتژی بازاریابی مناسبی را برای جذب مخاطب بازارتان ارائه دهید.
بدین ترتیب میتوانید مسیر بازاریابی را با استفاده از استراتژی STP برای خود روشن کنید. درواقع مدل بازاریابی STP پله پله کردن هدف بزرگتر و چراغ گذاری راه مسیر کسب و کار شماست.
مراحل مدل بازاریابی STP شامل:
1- تقسیمبندی (Segmenting)
در این مرحله شما باید بازار را به گروههای کوچکتر و قابل اندازهگیری تقسیم کنید.
این تقسیمبندی با توجه به جنسیت، سن، درآمد و علاقمندیهای مشتریان در نظر گرفته میشود.
اهمیت تقسیمبندی بازار بیشتر به دلیل آن است که نمیتوان مخاطبان انبوه را هدفمند و یا راضی نگه داشت. در نتیجه بایستی بازار هدف خود را تا حد امکان کوچکتر کنید.
در این تقسیمبندی مخاطبان خاص با توجه به “ویژگیها و نیازهای مشترک” در نظر گرفته میشوند.
با این رویکرد به راحتی میتوانید در هزینهها و فعالیتهای بازاریابی نظیر تبلیغات و قیمتگذاری و سایر موارد صرفهجویی کنید.
از جمله شاخصهای مورد توجه برای تقسیمبندی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- شناسایی ویژگیهای رفتاری و روانشناختی مشتریان
- شناسایی موقعیت جغرافیایی مشتریان
- سبک زندگی، علاقمندیها و نیازهای مشتریان
2- هدفگذاری (Targeting)
در این مرحله شما باید گروههای مختلف را بررسی کرده و گروهی را که بهترین پتانسیل را برای محصولات شما دارند، انتخاب کنید.
برای مثال شما دارای یک فروشگاه لباس زنانه هستید. در نتیجه هدفگذاری شما بر طبق مشتریان خانم بالای سن ۱۸ سال خواهد بود.
اهداف و چشماندازهای اصلی سازمان بر اساس منابع موجود، سودآوری، پتانسیل رشد و روشهای تحلیلی برای جذب مخاطبان هدفمند شکل میگیرد. بدین ترتیب میتوان با برنامهریزیهای استاندارد، اهداف مشخصی را برای سازمان تعیین کرد. توجه به نیاز مشتریان، قیمتگذاری اصولی و نرخ بازگشت سرمایه از جمله مواردی است که در بخش هدفگذاری سازمانی میگنجد.
3- جایگاهیابی (Positioning)
در این مرحله شما باید به محصول و خدمات خود هویت ببخشید. این هویت تنها با ثبت برند به وجود میآید.
به عبارتی شما باید تصمیم بگیرید که محصولات خود را با چه برندی میخواهید معرفی کنید.
با جایگاهیابی میتوانید موقعیت برندتان را در ذهن مخاطب تثبیت کنید.
علاوه بر آن بخش جایگاهیابی، مزیت رقابتی را برای شما به همراه دارد. به مراتب برای یافتن جایگاه برندتان در بازار باید به خوبی نیازهای مشتریان را شناسایی کنید.
“بررسی تمایلات مشتریان، ارزش آفرینی و بهبود ارائه خدمات”، شما را در این مسیر یاری میکند.
با استفاده از این سه مرحله مهم شما میتوانید استراتژی بازاریابی مناسبی برای هدف گروه خود در بازار تعیین کنید.
اهمیت استراتژی STP در بازاریابی مدرن
مدل بازاریابی STP به شما میگوید که از اقیانوس فاصله بگیرید. اما به دنبال استخر بزرگی بگردید. همین برای ایجاد تفاوت شما در بازاریابی مدرن کافی است. از کم و با تمرکزی وسواس گونه شروع کنید. به محض اینکه نتیجه قابل قبولی گرفتید، استخر بزرگتری پیدا کنید. اهمیت مدل بازاریابی STP در پیدا کردن مخاطبان هدفمند است. جذب مخاطبان هدفمند و به دنبال آن افزایش عرضه و تقاضا در بازاریابی مدرن.
با شناخت بهتر بازار و مشتریان زیر سایه استراتژی STP میتوانید فروش بیشتری را تجربه کنید.
در بازاریابیSTP باید سه سؤال اصلی را از خودتان بپوسید:
- مخاطب محصولات من چه کسی است؟
- افرادی که به دنبال خدمت به آنان هستم چه باوری دارند؟
- مشتریان از خدمات من چه میخواهند؟
مزیتهای بازاریابی STP
اگر همچنان میخواهید یک شرکت نوپا را راهاندازی کنید، بدون شک به استراتژی STP نیاز مبرم خواهید داشت. مدل بازاریابی STP رویکرد کسب و کارتان را مشخص میکند. درواقع بازاریابی STP بیشتر کمک حال آن دسته از کارآفرینانی است که نمیدانند چطور و از کجا شروع کنند. برای درک بهتر به یک سری از مزیتهای تفکر STP اشاره میکنیم:
1.بهبود تفکر بازاریابی
بهرهمندی از مدل STP به شما کمک میکند تا با تقسیم بازار به بخشهای کوچکتر در فروش و سوددهی بهتر عمل کنید.
2.توسعه ارتباط با مشتریان خاص
با شناخت مخاطبان خاص به راحتی میتوانید طبق نیازها و اولویتهای آنان، محصولاتتان را ارائه دهید. نتیجه این موضوع افزایش عرضه و تقاضا خواهد بود.
3.صرفهجویی در هزینههای بازاریابی
از دیگر مزیتهای استراتژی STP کاهش هزینههای مرتبط با بازاریابی است. چرا که با استفاده از مدل بازاریابی STP میتوان دقیقتر نیازها و خواستههای مشتریان را مورد بررسی قرار داد.
4.مزیت رقابتی
با توجه به تعیین جایگاه بازاریابی، مزیت رقابتی با سایر شرکتهای مشابه شتاب بیشتری میگیرد. رقابت پذیری بیشتر باعث افزایش کیفیت خدماتتان خواهد شد.
5.پولسازی و سودآوری
نمیتوان فاکتور پولسازی را از استراتژی STP جدا دانست. هدف اصلی مدل بازاریابی STP افزایش فروش و سودآوری است. بدون شک بهرهمندی از بازاریابی STP امکان رشد و توسعه مجموعهتان را بالا میبرد.
چگونگی پیادهسازی استراتژی STP
تا اینجای کار به خوبی با زیروبم استراتژی STP آشنا شدید. در این بخش به توضیح مختصری درباره مراحل پیادهسازی مدل بازاریابی STP میپردازیم.
۱. تعیین هدف
بازار هدف در هر کسب و کاری بسیار نامحدود است. به ندرت اتفاق میافتد که بتوانید تمام افراد جامعه را بازار هدف خود قرار دهید. بنابراین تقسیم بازار به اجزای کوچکتر و شناخت هدف باعث شناسایی مشتریان هدفمند و سودآوری بالا میشود. شما میتوانید با انتخاب بخشی از بازار، بیشترین تاثیرگذاری را داشته باشید.
۲. دستهبندی مخاطبان
انتخاب مشتریان خاص برای ارائه محصول و خدمات تان بسیار حائز اهمیت است. شما میتوانید بر اساس ویژگیهای روانشناختی، رفتاری، جغرافیایی و جمعیت شناختی، مخاطبان خود را مشخص کنید. دستهبندی مخاطبان هدف، این امکان را به شما میدهد تا با قشر خاصی از افراد در ارتباط باشید. توجه داشته باشید که مخاطبان هدفمند برای کسب و کار شما مفیدترند. در نظر گرفتن استراتژی کسب و کار و میزان رقابت پذیری بالا به سودآوری بیشتر میانجامد.
۳.انتخاب استراتژی STP
در این مرحله باید به جایگاه خدماتتان که بیشترین سهم بازار را به خود اختصاص میدهد، متمرکز شوید. به مراتب برندینگ و مارکتینگ مسیر رسیدن به استراتژی هدفمند را برایتان سادهتر میکند. با انتخاب یک گروه از مخاطبان هدفمند که امکان سرویسدهی به آنان را دارید، درصد رشد و توانایی کسب و کارتان را بالا خواهید برد. بدین ترتیب چرخه کسب و کارتان حرکت کرده و باعث رشد و درآمدزایی میشود.
4 نمونه استراتژی STP
۱. اپل (تکنولوژی)
- بخشبندی: اپل محصولات خود را برای مشتریانی که به دنبال تکنولوژی با کیفیت بالا و طراحی منحصر به فرد هستند، بخشبندی کرده است. این مشتریان معمولاً شامل جوانان، حرفهایها، و افرادی هستند که به جای قیمت، ارزش بیشتری برای کیفیت و طراحی میدهند.
- هدفگیری: اپل بیشتر بر روی گروههای سنی جوان و بزرگسالان متمرکز شده که به محصولات پرمیوم و نوآوریهای تکنولوژی علاقهمندند.
- جایگاهسازی: اپل خودش را به عنوان برندی لوکس و نوآور با کیفیت بالا و طراحی منحصربهفرد جایگاهسازی کرده است، به طوری که مشتریان احساس میکنند با داشتن محصولات اپل، بخشی از یک سبک زندگی متمایز هستند.
۲. کوکاکولا (خوراکی)
- بخشبندی: کوکاکولا مشتریان خود را بر اساس سبک زندگی، سن، و رفتار خرید تقسیمبندی کرده است. این برند به ویژه جوانانی را هدف قرار داده که به نوشیدنیهای گازدار علاقهمند هستند و در مهمانیها یا گردهماییها از آنها استفاده میکنند.
- هدفگیری: کوکاکولا به جوانان، نوجوانان و افرادی که زندگی پر انرژی دارند و به دنبال طعمهای جذاب و نوستالژیک هستند، توجه میکند.
- جایگاهسازی: کوکاکولا خود را به عنوان یک نوشیدنی انرژیبخش، سرگرمکننده و لذتبخش جایگاهسازی کرده که بخشی از لحظات شادیآور و دورهمیهای دوستانه است.
۳. نایکی (پوشاک و لوازم ورزشی)
- بخشبندی: نایکی بخشهای مختلفی از مشتریان ورزشی و غیرورزشی را با توجه به علاقهمندیها، سطح فعالیت، و سبک زندگی هدف قرار میدهد. این شامل ورزشکاران حرفهای، علاقهمندان به فیتنس، و حتی افرادی است که فقط به دنبال لباسهای روزمره با طراحی ورزشی هستند.
- هدفگیری: نایکی عمدتاً افراد جوان، ورزشکاران حرفهای، و علاقهمندان به مد و سبک زندگی فعال را هدف قرار میدهد.
- جایگاهسازی: نایکی خودش را به عنوان برندی که از طریق نوآوری و کیفیت، عملکرد ورزشی را ارتقاء میدهد و حس قدرت و انگیزه در مشتریان ایجاد میکند، جایگاهسازی کرده است.
۴. مرسدس بنز (خودرو)
- بخشبندی: مرسدس بنز مشتریان خود را بر اساس درآمد، سبک زندگی، و نیازهای حمل و نقل تقسیمبندی کرده است. این برند عمدتاً روی مشتریان با درآمد بالا تمرکز دارد که به دنبال خودروهای لوکس و با عملکرد بالا هستند.
- هدفگیری: مرسدس بنز افرادی که خواهان کیفیت، راحتی و ایمنی برتر در کنار طراحی لوکس هستند را هدف قرار داده است. این گروه شامل مدیران، حرفهایها و افرادی است که به برندهای لوکس علاقه دارند.
- جایگاهسازی: مرسدس بنز با شعار “بهترین یا هیچ” جایگاهسازی کرده و خود را به عنوان یک برند لوکس با تمرکز بر کیفیت، نوآوری و تجربه رانندگی منحصر به فرد معرفی کرده است.
این نمونهها نشان میدهند که چگونه برندها از استراتژی STP برای شناخت دقیقتر مشتریان، هدفگیری مؤثرتر، و جایگاهیابی منحصر به فرد بهره میبرند تا جایگاه قویتری در بازار پیدا کنند.
✅ نتیجهگیری:
در این مطلب به سه بخش اصلی و اساس استراتژی STP پرداختیم. این سه بخش شامل بخشبندی بازار، هدفگذاری و جایگاهیابی است. اهمیت مدل بازاریابی بیشتر در عملکرد مؤثر بازاریابی در جهت توسعه بازار خلاصه میشود. در کل میتوان STP را یک ابزار برنامهریزی استراتژیک بازاریابی دانست. نسل جدید بازاریابی STP بر برآورده کردن نیاز مشتری و جلب رضایت مصرفکننده متمرکز شده است.
آیا شما هم جزء آن دسته افرادی هستید که کسب و کاری راه اندازی کردید اما از فرایند جذب مشتری تا پولسازی هیچ ایدهای ندارید؟ پس حتماً استانداردهای مدل بازاریابی STP را در کسب و کارتان اجرایی کنید.
در صورت تمایل ایدهها و نقطه نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید. همچنین برای دریافت راهنماییهای فوری در زمینه یادگیری دانش و مدیریت فروش و بازاریابی با مشاوران ما در تماس باشید.
20 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
تفاوتهای اصلی بین STP و دیگر استراتژیهای بازاریابی چیه؟
استراتژی STP به تمرکز بر مخاطبان خاص و تعیین جایگاه برند در بازار اهمیت میده، در حالی که دیگر استراتژیها ممکنه بیشتر به گستردگی بازار یا ایجاد محصولات جدید توجه داشته باشند.
ممنون از توضیحات دقیق دربارهی فرآیند بخشبندی بازار و اهمیت اون در بازاریابی. خیلی کاربردیه!
تشکر از شما! هدف ما اینه که فرآیندهای مهم بازاریابی رو به شکلی ساده و قابلفهم توضیح بدیم.
چطور میتونیم بخشبندی بازار رو به صورت مؤثر برای استراتژی STP اجرا کنیم؟
برای اجرای بخشبندی مؤثر، ابتدا باید بازار رو بر اساس متغیرهای مهمی مثل جمعیتشناسی، رفتار خرید و علایق مشتریان تقسیم کنید. با تحلیل این بخشها، میتونید بخشهایی رو انتخاب کنید که بهترین پتانسیل برای کسبوکار شما رو دارند.
آیا استراتژی STP برای هر نوع کسبوکاری مناسبه؟
بله، استراتژی STP انعطافپذیره و میتونه برای اکثر کسبوکارها مؤثر باشه، اما نحوه پیادهسازی اون به ویژگیها و نیازهای هر کسبوکار بستگی داره.
چطور میتونیم جایگاهسازی محصولات رو به طور مؤثری انجام بدیم که مشتریان رو جذب کنه؟
برای جایگاهسازی مؤثر، باید مزیت رقابتی و ارزشهای متمایز محصول خود رو بهوضوح مشخص کنید و به نحوی این ارزشها رو بیان کنید که مشتریان هدف احساس ارتباط بیشتری با محصول شما داشته باشند.
استراتژی STP رو همیشه پیچیده میدیدم، اما با این مقاله به نظرم خیلی سادهتر و قابل فهمتر شد.
از نظر شما متشکریم! هدف ما اینه که مفاهیم رو برای خوانندگان بهصورت واضح و روان بیان کنیم.
اطلاعات این مقاله به من کمک کرد که استراتژی بازاریابی بهتری برای کسبوکارم برنامهریزی کنم. دستتون درد نکنه!
خیلی عالیه که مقاله تونسته به کسبوکار شما کمک کنه! امیدواریم بتونیم با مقالات بعدی هم همراه شما باشیم.
آیا ترکیب استراتژی STP با دیجیتال مارکتینگ نتایج بهتری میده؟
قطعا! دیجیتال مارکتینگ به کسبوکارها کمک میکنه که دقیقاً به مخاطبان هدف دسترسی پیدا کنند و پیامهای جایگاهسازی خودشون رو به صورت دقیقتری منتقل کنند.
چطور میشه شاخصهای موفقیت استراتژی STP رو اندازهگیری کرد؟
برای سنجش موفقیت، شاخصهایی مثل افزایش نرخ تبدیل، رشد سهم بازار در بخشهای هدف و افزایش رضایت مشتریان رو میتونید مورد ارزیابی قرار بدید.
این مقاله بهخوبی مفهوم STP رو توضیح داده و باعث شده به درک بهتری از این استراتژی برسیم. عالی بود!
خیلی خوشحالیم که مقاله برای شما مفید بوده! تلاش میکنیم موضوعات رو به صورت جامع و کاربردی پوشش بدیم.